اهمیت: در رابطه با جنبه های اجتماعی، به یاد بیاورید که معدن به خاطر خودش وجود ندارد، بلکه اساسا وجود آنجهت تامین مواد خام برای جامعه است. محیط زیست نه تنها محیط طبیعی -گیاهان، حیوانات، آب، خاک و هوا- بلکه محیط فعالیتهای کشاورزی یا دامداری – اغلب برای انسان ها – است و به همین جهت از نظر بهداشتی با جنبه های اجتماعی همپوشانی دارد. هر دو جنبه یک بعد اخلاقی و حقوق بشری مشترک نیز دارند که شامل وابستگی انسانها به زمین، و مسئولیت ما در قبال نسلهای آینده و سیستمهای طبیعی است که در نهایت، تمام حیات روی زمین را پشتیبانی میکنند. به طور خلاصه، روابط اجتماعی خوب و حفاظت از محیط زیست و مسئولیت پذیری یک امتیاز بزرگ برای یک پروژه معدنی در تمام مراحل آن است. برعکس، روابط اجتماعی ضعیف میتواند منجر به امتناع از تاییدیهها و حتی ناآرامیهای مدنی و تعطیلی زودهنگام شود، و عملکرد ضعیف زیستمحیطی اغلب با از دست دادن حمایت دولتی و تعطیلی احتمالی برای آن پروژه خاص و نیز از دست دادن اعتماد جامعه برای کل صنعت معدن همراه خواهد بود.
تاکید روزافزون خود صنعت معدن و ارگان های دولتی مرتبط بر اهمیت جنبه های زیست محیطی و اجتماعی معدن، به ویژه در سه یا چهار دهه اخیر آشکار بوده است. از دید بسیاری از مفسران ، به طور کلی رسیدگی به جنبه های زیست محیطی و اجتماعی از درون صنعت معدن در این زمان بهبود یافته است و تأکید بسیار بیشتری توسط دولت ها ، گروه های ذینفع و مردم بر روی این جنبه ها صورت گرفته است. با وجود این روندهای مثبت اما استثناهایی رخ می دهد که سبب ادامه انتقاد از صنعت معدن برای این موارد میشود، بنابراین جایی برای رضایت و توقف در این مسیر وجود ندارد.
ذینفعان: تعاریف ذینفعان متفاوت است و در معنای وسیع آن به معنای هر کسی (شخص یا سازمان) است که مستقیماً در یک پروژه درگیر است یا مستقیماً تحت تأثیر آن قرار می گیرد. این تعریف شامل دیگرانی میشود که مستقیماً درگیر پروژه نیستند، اما آنرا دنبال میکنند، خواه بیشتر طرفدار (مانند انجمنهای معدنی یا اتاق صنعت معدن و …)، یا بیشتر مخالف (برخی گروههای زیست محیطی یا سایر سازمانهای غیردولتی (NGO)) و یا به دنبال بهترین منافع خود، مانند جوامع محلی که به دنبال شغل یا حداکثر غرامت هستند. ذینفعان طرفدار (دسته اول)، معمولا سازمانهایی هستند که فعالیت های اکتشاف، استخراج و فراوری را اصلاح یا کنترل می کنند و میتوانند یک اداره یا شرکت دولتی یا نیمه دولتی باشند. دسته دوم گروه های تنظیم کننده هستند که باید تصدی قانونی مناسب و تأییدیه های رسمی از آنها گرفته شود و گزارش های منظم و شاید پرداخت هایی به آنها تعلق می گیرد. این دسته شامل موارد زیر میباشند:
- مردم کشور
- حکومت
- ساکنین محلی و به ویژه کسانی که زمین و معیشت آنها تحت تأثیر قرار می گیرد.
- کسب و کارها، گروه های تجاری، گروه های مدنی یا مذهبی، رسانه های محلی
- ادارات استانی
- گروه های مردمی استانی
- ساکنان شهرهای مجاور، به ویژه اگر منبع نیروی کار و خدمات باشند
- سازمان های غیر دولتی استانی یا شهری، گروه های صنعتی و لابی، رسانه های استانی
- دولت ها به ویژه بخش های تنظیم کننده مقررات و بخشنامه ها
- گروه های صنعتی معدنی کشوری
- سازمان های غیردولتی و گروه های صنعتی کشوری و رسانه های کشوری
- سایر کشورها اگر به لحاظ حمل و نقل برون مرزی یا تامین کارگران، کالاها یا خدمات درگیر آنان باشد،
- حافظان قراردادهای بین المللی مورد قبول کشور( مانند گروههای صنعتی بینالمللی، یا توافقنامههای الزامآور قانونی مانند مهاجرت حیات وحش یا دامداری، اشتراکگذاری آب برون مرزی یا پادمانهای هستهای ).
تعیین اینکه ذینفعان مربوطه چه کسانی هستند و تا چه حد باید نظر آنها در نظر گرفته شود، همواره آسان نیست، اما واقعیتی است که همه پروژه های معدنی با آن روبرو هستند.
راهکار: در سال 2010 آژانس بین المللی انرژی اتمی “بهترین شیوه در مدیریت زیست محیطی استخراج اورانیوم” را منتشر کرد که تا حد زیادی برای سایر مواد معدنی نیز قابل تعمیم و استفاده است و دارای چهار بخش است که در زیر خلاصه شده است.
معرفی : این بخش پیشینه کاربرد بهترین روش در استخراج اورانیوم را ارائه می دهد. با شناسایی، درک، مدیریت و به حداقل رساندن اثرات نامطلوب احتمالی، سرفصلهای کلیدی عبارتند از: بهبود مدیریت زیست محیطی، بهبود نتایج اجتماعی-اقتصادی، نشان دادن حاکمیت شرکتی خوب و مسئولیت پذیر، بهبود مدیریت بدهی، بهبود کنترل کیفیت، کاهش هزینه های عملیاتی و افزایش سودآوری.
اصول راهنما: اصول اساسی راهنما مبتنی بر اصول توسعه پایدار است و حداقل سه مورد زیر باید در آن در نظر گرفته شود: توسعه پایدار، ایجاد تعادل در مسائل زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و حاکمیتی، برآوردن نیازهای حال بدون به خطر انداختن توانایی نسل های آینده برای برآوردن نیازهای خود.
اصل احتیاط: مربوط به پیش بینی، پیشگیری و اصلاح خسارات محیط زیستی است. عدم اطمینان کامل علمی نباید برای به تعویق انداختن اقدامات پیشگیرانه مورد استفاده قرار گیرد. مجدداً به مسائل زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و حکمرانی توجه می شود.
در ارتباط با مشارکت عمومی و ذینفعان معمولاً مرحله اول ارزیابی تأثیرگذاری است. که در آن ریسکهای مرتبط با پروژه مطالعه، درک و ارزیابی می شود. اگر اثرات مورد انتظار با مدیریت مناسب قابل حل باشد، آن جنبه قابل قبول تلقی می شود. اگر یک ریسک در پروژه قابل قبول نباشد، طراحی یا رویه های مدیریتی باید اصلاح شود تا تأثیر را به چیزی که قابل قبول است کاهش دهد. همه این جنبه ها بخشی از «مجوز اجتماعی برای بهره برداری» یک پروژه را تشکیل می دهند. یعنی پذیرش کلی آن توسط اطرافیان و دیگران، که پروژه ارزشمندی است و باید ادامه یابد. قبل از ساخت یک پروژه، باید برنامه هایی برای عملیات عادی از جمله مدیریت زباله و نظارت تهیه شود. همچنین در صورت بروز مشکل و غیرقابل قبول شدن یا غیرقابل قبول شدن تأثیرات، باید برنامه های اضطراری تهیه شود.
عملیات: زمانی بود که «قراردادهای زیستمحیطی» با هدف اخذ تأییدیهها و مجوز معدن امضا میشدند و بعد زیر گرد و غبار در قفسههای دفتر مرکزی یک معدن به فراموشی سپرده میشد. ولی امروزه EIS یا معادل آن –بخشنامه های مربوط به تأثیرات زیستمحیطی و اجتماعی فعالیت های معدنی – هم به یک سند پایه و مرجع است و هم به اولین برنامه مدیریتی برای یک پروژه معدنی تبدیل میشود. تقریباً همه معادن بزرگ دارای یک بخش محیط زیستی هستند که اغلب با بهداشت و ایمنی در ارتباط است. همه این موضوعات ، چه در خود سایت معدن و چه در دفتر مرکزی شرکت باید بر عهده مدیریت ارشد معدن باشد. پذیرش این مسئولیت توسط مدیریت عملیاتی یک گام مهم است چرا که در این حالت کارمندان محیط زیستی با نظارت و ارائه گزارش و کمک های تخصصی به بخش های عملیاتی سروکار دارند، نه اینکه خارج از برنامه ریزی و عملیات اصلی معدن قرار گرفته باشند (و احتمالاً نادیده گرفته شوند). درست مانند جنبه های تکنولوژیکی یک معدن، جنبه های زیست محیطی و اجتماعی یک پروژه معدنی نیز باید در معرض بازنگری منظم و بهبود مستمر قرار گیرد. همچنین برخی از شرکتها مشمول ممیزیهای نظارتی و در صورت نیاز، بررسیهای حادثه در حوزه محیط زیست و ایمنی میشوند. همانطور که یک پروژه به پایان عمر خود نزدیک می شود، مشاوره برای تدوین طرح های بازسازی باید انجام شود. بازسازی تدریجی در طول عمر معدن نیز توصیه می شود، چراکه نه تنها به کاهش مسئولیت بازسازی نهایی کمک میکند،بلکه برای آزمایشات و بهبود تکنیک ها یا رشد مجدد گیاهان بسیار سودمند است.
همه فعالیتهای امکانسنجی، استخراج و در واقع بسته شدن در یک پروژه معدنی به تعداد زیادی مهارت و تخصص نیاز دارند که باید در تعامل کامل با یکدیگر باشند. زمین شناسان، مهندسان معدن، متالورژیست ها، مدیریت مالی و ارشد همگی باید اهمیت جنبه های زیست محیطی و اجتماعی پروژه خود را درک کنند و مؤثرترین متخصصان محیط زیست و تعامل اجتماعی باید از جنبه های عملی و اقتصادی آن آگاهی داشته باشند. تنها در این صورت است که می توان تعادل خوبی به دست آورد و پروژه بهترین شانس برای موفقیت سه گانه (اجتماعی، زیست محیطی، اقتصادی) را به دست خواهد آورد.