مطالعات زمین شناسی ناحیه ای (Regional Geology studies)

هدف از انجام عملیات های اکتشافی در یک ناحیه " کشف یک ذخیره معدنی اقتصادی" میباشد. به دلیل پیچیدگی های این عملیات و تنوع روشهای مورد استفاده در این راستا احتمال تبدیل شدن این عملیات از یک پروژه منسجم در جهت هدف پروژه به مجموعه فعالیتهای غیر همسو و بی هدف و ازبین رفتن منابع مالی، بسیار زیاد است. از سوی دیگر یکی از وظایف اصلی راهبران پروژه های اکتشافی توجیه مالی پروژه در پاسخ به این سوال اساسی است که "چه میزان سرمایه گذاری اکتشافی در یک محدوده اکتشافی توجیه پذیر است؟" این سوال را به نحوی دیگر نیز میتوان پرسید " احتمال یافتن یک ذخیره اقتصادی جدید در یک ناحیه چقدر است؟"مطالعات زمین شناسی در مقیاس ناحیه ای در صدد پاسخ به این سوالات و پس از آن، طراحی عملیات اکتشاف در راستای اثبات پاسخ خویش است.

دیجی کانی یک پیمانکار را بری انجام این خدمت از بین انبوه پیمانکاران گزینش نموده است:

موریس آله (Maurice Allais) را از نخستین افرادی میدانند که پاسخ های کمی را جایگزین توصیفات نادقیق در پاسخ به “احتمال یافتن یک ذخیره اقتصادی جدید در یک ناحیه” کرد. تلاشهای پس از او منجر به ایجاد دو روش برای پاسخ به این سوال گردید: 1- تجزیه و تحلیل کاوشگرانه (prospectivity analysis)، 2- ارزیابی سه بخشی (three-part assessments) .

1- تجزیه و تحلیل کاوشگرانه (Prospectivity Analysis) تجزیه و تحلیل کاوشگرانه و رویکرد سیستم های کانه زایی (Mineral Systems Approach) به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از ارزیابی های کمی مدرن منابع توسط بسیاری از متخصصین درنظر گرفته میشود. به طور معمول، تجزیه و تحلیل کاوشگرانه از روشهای: وزن شواهد، منطق فازی، تجزیه و تحلیل متمایز (Discriminate Analysis) و شبکه های عصبی برای ترکیب متغیرها جهت ایجاد نقشه های پیجویی پتانسیل معدنی (Prospectivity maps) استفاده می کند (کارانزا، 2011). تجزیه و تحلیل کاوشگرانه قدیمی (هرونسکی و گرووز، 2008) بر اساس تخصیص امتیاز به تمام متغیرهایی که در پیشبینی کانه ­زایی مهم تلقی می شوند و جمع امتیازها برای تعیین امتیاز منطقه هدف صورت می گرفت.

2- ارزیابی سه بخشی (Three-Part Assessments)

روش ارزیابی سه بخشی در تلاش برای ارائه چارچوبی در جهت تصمیم گیری در مورد منابع معدنی در شرایط عدم قطعیت ایجاد گردید (سینگر، 1993؛ سینگر و منزی، 2010). در این روش توزیع فراوانی، تناژها و عیارهای کانسارهای کاملا اکتشاف شده به‌عنوان الگویی برای پیش بینی تعداد، تناژ و عیار کانسارهای کشف‌نشده در یک ناحیه مشابه استفاده می‌شوند. مدل‌های کانساری یا Mineral deposit models (کاکس و سینگر، 1986؛ بلیس، 1992)  بستری برای ترکیب اطلاعات مختلف علوم زمین، ژئوفیزیک و ژئوشیمی در جهت ارزیابی منابع و اکتشافات معدنی ایجاد میکنند. به همین جهت در مدل‌های توصیفی بر مشاهدات تمرکز شده است و از نظریه‌های ژنز کانسار فقط برای پیشنهاد “آنچه باید مشاهده شود” استفاده می‌شود.

error: در صورت نیاز به متون یا عکسها با ما تماس بگیرید.
دو ستونه
عمودی
افقی
زمین شناسی ناحیه ای
سفارش شما
نام جمع کل
"{{getWooProductName}}" has been added to your cart
Your service request has been completed!
We have sent your request information to your email.
Issued on: {{ $store.getters.getIssuedOn }}
روش پرداخت: {{ $store.getters.getPaymentType }}
{{ item.title }}: {{ item.value }}